دانلود آهنگ یاسر بینام چشم بسته

دانلود آهنگ یاسر بینام چشم بسته
با کیفیت عالی 320 , 128 + همراه با متن ترانه
Download Song : Yaser Binam – Cheshm Basteh

متن آهنگ چشم بسته از یاسر بینام
━───(∗•°☌∗♪)───━
به اون که چشم هاشو؟ بسته_نمیشه؟ ماهو نشون داد
روزی صد بار خودم و لعنت کردم واسه روزهایی که نمی تونم برگردم
من صاف بودم و تقدیر کج رفت خواست با خودم درگیر تر شم
باز خودم و لعنت کردم واسه روزهایی خوبی که از دستم رفت
سوار بود همیشه به عقلم قلبم نفهمیدم با خودم چند چندم من
واسه حرفهایی که زدم واسه تک تک اخمهای پدرم
غروبی که گفت دلی بشکونم یا هرچی که تو دنیا باعث اش بودم
آره من بد کردم به خودم بیشتر از قبل دنیا برام کادو پیچ می کرد هی می دیدم بیشتر غرقم
خواستم با هیشکی دشمن نباشم بمونند آدم ها کلاً برای من
هر کیم از خودم بهتر می دیدم سعی کردم باهاش جفت شم برابر
گم شدم تو مستی ها هر شب نمی خواستم جلو هر سگی خم شم
من دنبال یه لات سربالا لا به لای این پیک ها می گشتم
هی زدم ، هی زدم شاید دنیا کنه باهام شکل عوض
ولی یه جوری؟ همه؟ راه_رو؟ بستن_انگار همه تلخی؟ ها باهام؟ رل_زدن
این دنیا یه شهر تیره بود تو این شهر یه مرد نیمه جون که تو دست هاش یه قلب شیشه بود
ساکت موند تو هر نفس یه روزم مجبورم شد بخنده پیش روت و پشت روت چه رنگی می شه بود
این دنیا یه شهر تیره بود تو این شهر یه مرد نیمه جون که تو دست هاش یه قلب شیشه بود
ساکت موند تو هر نفس یه روزم مجبورم شد بخنده پیش روت و پشت روت چه رنگی می شه بود

همه راها رو تنهایی رفتم لخت می گشتم تو سرمای هر شب
خورد شدم و لبخند زدم تا هیشکی نفهمه تو موضع ضعفم
یهو دیدم اوضاعم سرپا نیست دیدم خودم و خیلی آوردم پایین
می دونستم لشگرم تنهایی ولی می شمردم ببینم چندتاییم
فهمیدم آدم ها چقدر آشغالن من به این آشغالا چقدر باج دادم
هی می گفتم چت شده_پسر شل کردن یعنی تو رو خودت وایسادن
نتونستم ببخشم کارام و هی می خورم هر روز خودم و
که لعنت به منی که پیاده راه میرم هرکی بتونه واسم قیافه بگیره
اَه چقدر ناامید کننده غیر خودت کنه از زمین بلندت
من و یه شهر باورم داشتن دسته جمعی ناامید شدن بهم
هرکی از هر طرف؟ صدا میزد که_بسته است؟ هر طرف که راهی هست
دست به دست می شدم مثلِ هرزه ها خدا لبخند نمی زد نگام می کرد
گفت با بنده هام دست نده برو جلو خودم هستم
گفتم می دونی کسی نیست هم تیمیم ولی خودت باشی بسمه
این دنیا یه شهر تیره بود تو این شهر یه مرد نیمه جون که تو دست هاش یه قلب شیشه بود
ساکت موند تو هر نفس یه روزم مجبورم شد بخنده پیش روت و پشت روت چه رنگی می شه بود
این دنیا یه شهر تیره بود تو این شهر یه مرد نیمه جون که تو دست هاش یه قلب شیشه بود
ساکت موند تو هر نفس یه روزم مجبورم شد بخنده پیش روت و پشت روت چه رنگی می شه بود
━───(♪∗°☌•∗)───━
تاریخ انتشار : مهر 1398

یاسر بینام چشم بسته